پنجشنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۹

ترور حسنعلی منصور


حسنعلی منصور
یكم بهمن 1343 (21 ژانويه 1965) حسنعلي منصور نخست وزير وقت پس از پياده شدن از خودرو نخست وزيري در ميدان تاريخي بهارستان براي ورود به ساختمان مجلس، هدف سه گوله قرار گرفت و چهار روز بعد در بيمارستان پارس درگذشت و محمد بخارايي كمي پايين تر از مسجد سپهسالار به اتهام تيراندازي به منصور دستگير شد. منصور در پياده رو ميدان بهارستان، بلافاصله پس از پياده شدن از اتومبيل و پيش از ورود به مجلس هدف گلوله قرارگرفته بود. چند ساعت پس از انتقال منصور به بيمارستان، شاه امير عباس هويدا ـ وزير دارايي و دوست نزديك منصور ـ را به رياست موقت شوراي وزيران برگزيد كه پس از درگذشت منصور جاي وي را گرفت و نخست وزير شد و 13 سال در اين سمت باقي بود.
در پي تير اندازي به منصور، سر لشكر حسن پاكروان رئيس وقت ساواك جاي خود را به سپهبد نعمت الله نصيري رئس شهرباني کل کشور داد (تفصيل اين جا به جايي را بانو فاطمه پاكروان بيان داشته كه در قسمت تاريخ شفاهي ايران در دانشگاه هاروارد محفوط است). نخست وزيري منصور ده ماه و چهارده روز طول كشيد. از نوشته اصحاب اطلاع چنين بر مي آيد كه يكي از انگيزه هاي قتل حسنعلي منصور اصرار او به دادن مصونيت قضايي به نظاميان آمريكايي در ايران بود. چند روز پس از درگذشت منصور، شاه شديدا سياست انگلستان را به باد انتقاد گرفت. پاره اي از مفسران با توجه به انتقاد شاه از انگلستان حدس زده بودند كه ممكن است رقابت پنهاني انگلستان و آمريكا در ايران به ترور حسنعلي منصور انجاميده باشد، زيرا در هواداري منصور از سياست آمريكا ترديد وجود نداشت. همچنين در جامعه ايراني وقت از ديرزمان اين شايعه رواج داشت که دولت لندن از حاميان بازاريان مذهبي است. طراح ترور حسنعلي منصور از اين دسته از بازاريان بودند.
عاملین ترور منصور:صادق اماني، رضا صفارهرندي، مرتضي نيك‌نژاد و محمد بخارايي
هفتاد روز پس از اين رويداد، در كاخ مرمر به سوي شاه نيز تيراندازي شد.
علي منصور پدر حسنعلي هم در زمان رضاشاه نخست وزير ايران بود. وي در شهريور 1320 و در زماني بسيار حساس كناره گيري كرده و فروغي که ميانه خوبي با رضاشاه نداشت برجايش نشسته بود. حسنعلي منصور كه موسس حزب ايران نوين بود قبلا دبيري شوراي عالي اقتصاد را بر عهده داشت.

بیست و یکم ژانویه - سی و یک دیماه

  • تيراندازي به حسنعلي منصور نخست وزير وقت در ميدان بهارستان و مرگ او در سال 1965-1343
  • سالروز تاسيس حزب كمونيست ايتاليا، بزرگترين حزب ماركسيستي جهان غرب در سال 1921
  • سالروز اعدام لویی شانزدهم، پادشاه مخلوع فرانسه در سال 1775
  • سالروز مرگ لنین، رهبر انقلاب بلشويکي اکتبر 1917 و بنيادگذار روسيه شوروي در سال 1917
  • تعطیلی كنسولگري هاي انگلستان به تصميم دكتر مصدق در شهرهاي ايران در سال 1952
  • ممنوعیت کشیدن سیگار در نیویورک توسط بانوان در اماکن عمومی و در سال 1908
  • دوشنبه سیاه در تاریخ بورس و در سال 2008

بسکتبال

بسکتبال مانند سایر رشته های ورزشی تاریخچه خاص خود را دارد و از زمان پیدایش آن تاکنون ، تغییرات قابل ملاحظه ای در قوانین ، مقررات ، شکل بازی و دیگر ابعاد آن بوجود آمده است.
قبل از اختراع رسمی ورزش بسکتبال ، ورزشهایی بوده اند که شباهت زیادی به بسکتبال داشته اند. در قرن دهم قبل از میلاد ، نوعی بازی به نام ’’پوک تا پوک‘‘ در قبایل اولمک مکزیک رواج داشت که در آن از حلقه و توپی شبیه بازی بسکتبال امروزی استفاده می شد. ’’پوک تا پوک‘‘ بعنوان یک جشن مذهبی شناخته می شد. توپ بازی ، از برگ و ساقه گیاهان مقدس ساخته شده بود و حفره هایی به منزله سبد وجود داشت و در اطراف زمین ، مجسمه خدایان آن زمان تعبیه شده بود.
در قرن شانزدهم نوعی بازی شبیه به بسکتبال به نام ’’اولامالیتزلی‘‘ در میان آزتکهای مکزیک رایج بود. در این بازی ، بازیکنان تلاش می کردند توپ لاستیکی توپری را وارد یک حلقه سنگی نمایند و بازیکن برنده می توانست تمام لباسهای تماشاچیان را تصاحب کند و کاپیتان تیم مغلوب اعدام می گردید.
یک بازی بسکتبال در ۱۹۳۴ در بالتیمور
در سال ۱۸۹۱ میلادی (۱۲۷۰ هجری شمسی) یک آموزگار ورزش بسکتبال را ابداع کرد. این استاد ورزش ، آقای دکتر ’’جیمز نیسمیت‘‘ از ایالت ماساچوست آمریکا بود. او برای نخستین بار ، ورزش بسکتبال را در استادیوم ’’اسپرینگ فیلد‘‘ به نمایش درآورد. چون در فصول سرما برنامه ای برای آماده نگهداشتن بازیکنان رشته های بیسبال و فوتبال آمریکایی وجود نداشت ، نیاز به یک ورزش سالنی که بتواند با حداقل امکانات و کمترین خطر ، بدن بازیکنان این دو رشته را درفرم دلخواه نگه دارد ، جیمز نیسمیت را به ابداع این رشته ورزشی واداشت. در ابتدا بجای حلقه از سبدهای مخصوص میوه استفاده می شد که شباهت زیادی به زنبیل داشتند. علت نامگذاری بسکتبال نیز از همین جاست. چون ته سبدها بسته بود ، هربار که توپ وارد سبد می شد با استفاده از نردبان توپ را که در واقع لاستیک داخلی توپ فوتبال بود ، از سبد خارج می کردند. بعدها شکل سبد و توپ تکامل یافت و به شکل کنونی درآمد. در ابتدا بعد از هربار گل شدن ، توپ از نیمه زمین به جریان می افتاد. امروز بخاطر صرفه جویی در وقت ، بازی از زیر سبد ادامه می یابد. در ابتدا تعداد بازیکنان هر تیم نامحدود بود. بعدها هر تیم می توانست از ۳ تا ۴۰ نفر بازیکن تشکیل شود. بعد از مدتی ، تعداد بازیکنان هر تیم به ۹ نفر و سپس ۷ نفر و بالاخره در سال ۱۸۹۷ به ۵ نفر رسید. در هنگام خطا ، هرکدام از بازیکنان می توانستند پرتاب آزاد را انجام دهند. اما امروزه هر بازیکن ، تنها می تواند از پرتاب آزاد مربوط به خود استفاده نماید.
در ابتدا بازیکنان بلند قد زیر سبد می ایستادند تا توپ را وارد سبد کنند. بعدها برای جلوگیری از این موضوع ’’قانون سه ثانیه‘‘ وضع شد. در ابتدا هر بازیکن بدون آنکه حق دویدن داشته باشد ، می توانست یکبار توپ را به زمین بزند. بعدها این تعداد به ۲ و ۳ رسید و سپس نامحدود گردید. درعوض ، قانون رانینگ و سپس دوبل  وضع شد.
در آغاز هیچ بازیکنی ، جایگزین بازیکن دیگری که از زمین خارج شده بود نمی شد. ولی بعدها این قانون تغییر کرد و در عوض تعداد خطاهایی که موجب اخراج بازیکن می شد از ۲ به ۵ افزایش یافت. امروزه چهار خطا از هر تیم موجب پرتاب آزاد تیم مقابل می گردد. در ابتدا ، بازی از دو نیمه ۱۵ دقیقه ای تشکیل می شد. بعدها این زمان به ۲۰ دقیقه برای هر نیمه و ۱۵ دقیقه استراحت بین دو نیمه افزایش یافت. هم اکنون بازی از چهار پریود (دوره) ۱۰ دقیقه ای تشکیل می شود که زمان استراحت بین پریود اول و دوم ۲ دقیقه ، زمان استراحت بین پریود دوم و سوم ۱۵ دقیقه و زمان استراحت بین پریود سوم و چهارم هم ۲ دقیقه است. همچنین در قوانین پیشین ، هر تیم می توانست از آغاز تا پایان بازی ، توپ را در زمین خود نگه دارد. برای جلوگیری از این وضعیت ، در سال ۱۹۳۶ ، قانون ۱۰ ثانیه وضع گردید. امروز این زمان به هشت ثانیه کاهش یافته است. در ابتدا بازیکنان تنها با یک دست دریبل می کردند و دریبل کننده مجاز به شوت کردن نبود. این قانون ، بعدها بصورت فعلی اصلاح گردید.
اولین مسابقه بین دو تیم در سال ۱۸۹۲ اجرا شد. رهبری یکی از تیم ها را ’’جیمز نیسمیت‘‘ و دیگری را ’’آمرس آلونر واستگ‘‘ بعهده داشت. پس از این مسابقه ، محبوبیت بسکتبال در بین جوانان بیشتر شد. در سال ۱۸۹۱ اولین تیم بانوان تشکیل گردید و قوانین بسکتبال بانوان در سال ۱۸۹۹ میلادی منتشر گردید.
این ورزش در آغاز با سرعت کم و به کندی انجام می شد. زمین بازی نیز در ابتدا به سه قسمت تقسیم می شد و فعالیت بازیکنان هر ناحیه ، تنها در محدوده مربوط به خود مجاز بود. بعدها که بازی سرعت بیشتری یافت ، زمین بازی نیز به دو قسمت تقسیم شد. شوت جفت نخستین بار در سال ۱۹۳۰ به نمایش درآمد. این نوع شوت را ’’هنگ لویی ستی‘‘ دانشجوی دانشگاه استانفورد آمریکا در ایالت کالیفرنیا ابداع نموده بود. این ابتکار جذابیت بسکتبال را نزد جوانان افزایش داد.
در سال ۱۹۳۲ فدراسیون آماتوری بسکتبال در ژنو با نمایندگی چند کشور تشکیل شد. از آن پس بسکتبال به رشته های ورزشی المپیک پیوست. اولین دوره مسابقات در سال ۱۹۳۶ در المپیک برلین ، با شرکت ۲۱ تیم برگزار شد.
این ورزش در سال ۱۳۱۴ شمسی ، توسط ’’فریدون شریف زاده‘‘ که در آن زمان در کشور ترکیه دانشجو بود به ایران شناسانده شد و ابتدا در ’’کالج البرز‘‘ رواج یافت. بالاخره ده سال بعد ، یعنی در سال ۱۹۴۸ تیم بسکتبال کشورمان در المپیک لندن شرکت نمود.

برگرفته از سایت آفتاب

راه حل نهایی

نازی ها برای پنهان کردن ماهیت واقعی جنایات خود اغلب از زبان دارای حسن تعبیر استفاده می کردند. مثلاً آنها برای اشاره به طرح و نقشه خود مبنی بر معدوم كردن قوم یهود از عبارت "راه حل نهایی" استفاده می کردند. دقیقاً مشخص نیست که رهبران آلمان نازی چه زمانی به طور قطع تصمیم گرفتند که "راه حل نهایی" را به اجرا درآورند. نسل کشی یا نابودی دسته جمعی یهودیان، نقطه اوج یك دهه اقدامات تبعیض آمیز و خشونت بار روز افزون بود.
دو بازمانده، کنار یکی از گودال های حاوی خاکستر بدن انسان در اردوگاه کار اجباری "دورا- ميتلباو"، در حوالی نورتهاوزن. آلمان، آوریل - مه 1945.
در دوره حکمرانی آدولف هیتلر، شکنجه و جداسازی یهودیان در مراحل مختلف اجرا می شد. پس از به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان در ١٩٣٣، نژاد پرستی تحت حمایت حكومت باعث وضع قوانین ضدیهود، تحریم های اقتصادی و پوگروم خشونت بار "شب شیشه های شکسته" (کریستال ناخت) گردید؛ تمام این موارد به منظور جداسازی سازمان یافته یهودیان از جامعه و بیرون راندن آنها از کشور انجام می شد.

پس از سپتامبر ١٩٣٩ با تهاجم نیروهای آلمان به لهستان (آغاز جنگ جهانی دوم)، سیاست ضدیهود گرایی تا حد حبس و در خاتمه كشتار یهودیان در اروپا شدت یافت. نازی ها ابتدا محله های یهودی نشین (مناطق محصور كه برای جداسازی و کنترل یهودیان طراحی شده بود) را در فرمانداری كل لهستان (منطقه ای در مرکز و شرق لهستان که تحت نظارت دولت غیرنظامی آلمان بود) و وارتگاو (منطقه ای در غرب لهستان که ضمیمه آلمان شد) ایجاد کردند. یهودیان لهستان و اروپای غربی كه به این محله ها تبعید می شدند، مجبور بودند در محیطی شلوغ، شرایط غیربهداشتی و با غذای ناکافی زندگی کنند.

پس از تهاجم آلمان ها به شوروی در ژوئن ١٩٤١، نیروهای اس اس و پلیس (که به عنوان واحدهای سیار كشتار عمل می کردند) عملیات كشتار گسترده ای را آغاز كردند كه در آن تمامیت جوامع یهود هدف قرار گرفت. تا پاییز 1941، نیروهای اس اس و پلیس شروع به استفاده از کامیون های سیار گاز کردند. استفاده از این کامیون های سرپوشیده که لوله های اگزوزشان به نحوی تغییر یافته بود که گاز مونواکسیدکربن درون فضای سربسته پمپاژ و به این ترتیب موجب کشتن افراد محبوس در کامیون شود، مکمل عملیات تیرباران شد.

هیتلر چهار هفته پس از حمله به اتحاد جماهیر شوروی در 17 ژوئیه 1941 مسئولیت تمام امور امنیتی در بخش های اشغالی اتحاد جماهیر شوروی را به فرمانده نیروهای اس اس، هاینریش هیملر سپرد. هیتلر به هیملر اختیار تام داد تا هرگونه تهدید قابل توجه علیه حکومت دائم آلمان را از میان بردارد. 2 هفته بعد، در 31 ژوئیه 1941، هرمان گورینگ- یکی از رهبران نازی- به ژنرال راینهارد اختیارات کامل داد تا مقدمات لازم برای اجرای " راه حل کامل معضل یهود" را فراهم آورد.

در پاییز ١٩٤١، هانریش هیملر- فرمانده نیروهای اس اس- ژنرال آلمانی با نام اودیلو گلوبوکنیک (فرمانده پلیس و نیروی اس اس در ناحیه لوبلین) را منصوب کرد تا طرح کشتار سازمان یافته یهودیان ساكن درفرمانداری كل لهستان را به اجرا گذارد. سرانجام اسم رمز "عملیات راینهارد"، نام ژنرال راینهارد هایدریش (كه در ماه مه ١٩٤٢ توسط پارتیزان های چك ترور شده بود) براین طرح نهاده شد. به عنوان بخشی از عملیات راینهارد، سه اردوگاه مرگ صرفاً با هدف کشتار دسته جمعی در لهستان ساخته شد كه عبارت بودند از: بلزک، سوبیبور و تربلینکا.

اردوگاه مایدانک گاه به عنوان محل کشتار یهودیان ساکن در "فرمانداری کل لهستان" مورد استفاده قرار می گرفت. این اردوگاه دارای اتاق های گاز بود که نیروهای اس اس در آن ده ها هزار یهودی - عمدتاً کسانی که در اثر بیگاری دیگر توان کار کردن نداشتند- را کشتند. نیروهای اس اس و پلیس، حداقل 152 هزار نفر - عمدتاً یهودی و همچنین چند هزار کولی- را در کامیونهای گاز در مرکز کشتار خلمنو، حدود سی مایلی شمال غربی لودز به قتل رساندند. هیملر در بهار 1942 آشویتس 2 ( آشویتس- برکناو) را به عنوان تأسیسات کشتار تعیین کرد. مقامات اس اس تقریباً یک میلیون یهودی از کشورهای گوناگون اروپا را در آشویتس-برکناو به قتل رساندند.

نیروهای اس اس و پلیس آلمان حدود دو میلیون و هفتصد هزار یهودی را در مراکز کشتار از طریق خفگی با گاز سمی و یا تیرباران به قتل رساندند. "راه حل نهایی" در كلیت خود، کشتار همه یهودیان اروپایی را با استفاده از گاز، تیرباران و شیوه های دیگر ایجاب می كرد. تقریباً شش میلیون مرد، زن و کودک یهودی در طول هولوکاست کشته شدند؛ این تعداد، دو سوم از یهودیانی را تشكیل می داد که پیش از جنگ جهانی دوم در اروپا زندگی می کردند

برگرفته از سایت دایرة المعارف هولوكاست

چهارشنبه، دی ۲۹، ۱۳۸۹

بیستم ژانویه - سی دیماه

  • آغاز کشتار وسیع مسیحیان در سال 250 به دستور امپراطور دقیانوس
  • اولین روز آغاز دوره های چهارساله ریاست جمهوری در آمریکا
  • اولین جلسه پارلمان انگلیس در سال 1265
  • برگزاری اولین بازی رسمی بسکتبال در سال 1892
  • تصمیم به کشتار یهودیان در آلمان معروف به تصمیم نهایی در خصوص مساله یهود در سال 1942
  • آغاز چهارمین دوره ریاست جمهوری روزولت به عنوان یک استثتا در جنگ جهانی دوم و در سال 1945
  • رهایی 52 گروگان آمریکایی 20 دقیقه پس از آغاز ریاست جمهوری ریگان و با گذشت 444 روز در سال 1981-1358
  • درگذشت مهدی بازرگان، تخست وزیر موقت انقلاب اسلامی در سال 1995-1373
  • انتخاب یاسر عرفات به عنوان رئیس جمهور فلسطین در سال 1996
  • انتخاب اولین رئیس جمهور سیاه آمریکا - باراک اوباما - در سال 2009

سه‌شنبه، دی ۲۱، ۱۳۸۹

اعلام برنامه های شاپور بختیار


شاپور بختيار آخرين نخست وزير نظام سلطنتي ايران در اين روز در سال 1357 در حالي كه در كنار عكس بسيار بزرگي از دكتر مصدق نشسته بود برنامه هاي دولت خود را اعلام داشت كه برخي از آنها از اين قرار بودند
1 - انحلال سازمان اطلاعات و امنيت كشور و جايگزين نمودن آن با يك دستگاه اطلاعاتی در خدمت استقلال و امنيت كشور و ملت.
2 - محاكمه سريع غارتگران و متجاوزان به حقوق ملت يا از طريق دادگاههای موجود و يا از طريق تدوين و ارائه قوانين مورد نياز به مجلسين جهت ايجاد دادگاههای ملی با اختيارات خاص.
3- انتصاب يك كميسيون بی نظر جهت رسيدگی به كارهای گذشته و سوابق خدمتی مأمورين ساواك و تحويل خلافكاران به مقامات قضايی برای محاكمه و مجازات عمل.
4 - آزادی كليه زندانيان سياسی - كليه كسانيكه بر خلاف اصول قانون اساسی مربوط به حقوق ملت ايران در محاكمی كه استقرار آنها مشروعيت قانونی نداشته، محكوم شده اند بايستی آزاد گردند.
5 - اعاده حيثيت كليه زندانيان سياسی كه بعد از 28 مرداد 1332 تا كنون گرفتار شده اند.
6 - پرداخت غرامت معقول از طرف دولت بكليه كسانيكه بجرم سياسی برای مدتی بيش از يكسال متوالی در زندان بسر برده اند و يا اينكه بجرم سياسی مورد آزار قرار گرفته و نقص عضو پيدا نموده اند (از سال 1332 تا كنون).
7 - پرداخت غرامت متناسب از طرف دولت به بازمانده های صغير و يا تحت كفالت كليه كسانيكه در زندانهای باصطلاح امنيتی جان خود را از دست داده اند (از سال 1332 تا كنون).
8 - لغو تدريجی حكومت نظامی ضمن جلب همكاری مراجع محترم تقليد در شهرهائی كه حكومت نظامی در آنها برقرار است.
9 - اعلام رسمی كشته شدگان سياسی اخير بعنوان "شهدا" از طريق گذراندن قانون از مجلسين.
10 - پرداخت غرامت از طرف دولت به خانواده "شهداء" و به آنهائيكه در مبارزات اخير دچار نقص عضو شده اند.
11 - پايان دادن به اعتصابات با همكاری مراجع محترم تقليد، روشنفكران صاحب رسالت، كارگران و صنعتگران.
12 - ايجاد يك زمينه نزديك همكاری بين دولت و عالم روحانيت بطوريكه آيات عظام ناظر بر اجرای درست امور باشند.
13 - ترميم خرابيهای اخير و بجريان انداختن امور روزمره كشور.
14 - بجريان انداختن امور توليدی كشور و بهبود وضع اقتصادي.
15 - برنامه ريزی برای ايجاد يك انتخابات آزاد در سطوح مختلف (از انجمن روستا تا انجمن شهر) و انتخابات آزاد شهرداريها و بالاخره انتخابات مجلسين شورا و سنا.
16 - اخراج كليه كارمندان خارجی زائد و كارگران خارجی غير مجاز از كشور.
17 - ايجاد امنيت اجتماعی در پناه قانون.

 (برگرقته از سایت نشریه نهضت مقاومت ملی ایران)

ماجرای نفتکش رزماری

در اواسط ژوئن، کارگران اسکله بندر ماهشهر در خلیج فارس، از نفتکش رزماری که توسط یک شرکت نفت خصوصی ایتالیایی اجاره شده بود، استقبال کردند. این شرکت، مایل بود بیست میلیون تن از نفت خام ایران را در طول دهه بعد، از ایران خریداری کند. پس، این سفر آزمایشی را برای مبارزه با تحریم اقتصادی انگلستان، ترتیب داد. اگر رزماری می توانست به سلامت به ایتالیا بازگردد، ممکن بود، تحریم اقتصادی شکسته شود و ایران در مسیر بهبودی اقتصادی قرار گیرد.بریتانیا و ایران علاوه بر مواجهه در دریاهای بین المللی، خود را برای درگیری در دیوان بین المللی دادگستری نیز آماده می کردند. انگلیسی ها، خواستار اعلام حکومتی بودند که پالایشگاه آبادان و حوزه های نفتی مجاور آن را، قانونا متعلق به آنها بداند. اگرچه وکلای انگلیسی، با بلاغت استدلال می کردند، اما با آمدن مصدق، امید آنها بر تسلط بر دادرسی، از میان رفت. مردم در کاخ صلح از او استقبال و بیش از اندازه تشویقش کردند و، به گونه ای آهنگین، نام او را خواندند. در داخل دادگاه، او طی نطق کوتاهی از قضات درخواست کرد تا جنبه های اخلاقی و سیاسی این پرونده را همچون ابعاد کاملا قانونی آن در نظر بگیرند. مصدق گفت که، ملی سازی شرکت نفت انگلیس- ایران، تنها پاسخ ممکن به این وضعیت غیرقابل تحمل بود، زیرا شرکت طی سال ها با کارگران ایرانی، “مثل حیوانات وحشی” رفتار می کرد و دولت های ایرانی را تحت نفوذ خود می گرفت تا اطمینان یابد که می تواند به چپاول گرانبهاترین منبع طبیعی آن ادامه دهد.

مصدق در دادگاه لاهه
مصدق پس از نطق خود در دادگاه لاهه، به هتل بازگشت و مجددا در دادگاه حاضر نشد. ادله ایران، طی سه روز توسط گروهی از وکلای ایرانی و هنری رولین استاد سرشناس حقوق بین المللی و رئیس پیشین مجلس سنای بلژیک ارائه شد. رولین، بارها و بارها، به بحث اصلی خود بازگشت و اظهار داشت: به دلیل آنکه، دعوی بین یک کشور و یک شرکت خصوصی مطرح است و نه بین دو کشور، دادگاه، فاقد صلاحیت داوری در مورد این پرونده است.
زمانی که مصدق در هتل بود، مطلع شد که، رزمناوهای انگلیسی، رزماری را متوقف و وادار کرده اند تا در بندری در عدن- کشور تحت الحمایه انگلیس- لنگر بیندازد. در دادگاه عدن، وکلای انگلیسی استدلال کردند که شرکت نفت انگلیس- ایران، مالک قانونی تمام نفت ایران است و بنابراین، رزماری در حال حمل دارایی های مسروقه بوده است. هرچند، حکم دادگاه، که بدون هیچ تعجبی به نفع انگلیس بود، برای چند ماه ارائه نشد، اما اخبار توقیف نفتکش های حامل نفت ایران، برای ترساندن دیگر مشتریان، کافی بود. مصدق برای محکوم کردن این اقدام یک کنفرانس خبری تشکیل داد و طی آن، توقیف “رزماری” را نمونه ای واضح از تلاش انگلیس جهت ایجاد محدودیت برای ایران خواند. بسیاری از اروپایی ها، با او همدردی کردند. سفیر انگلیس در تلگرامی به لندن نوشت ” به نظر می رسد، دکتر مصدق موفق شده است تا، تاثیر مطلوب کلی، از خود در لاهه به جای بگذارد.”
توقیف رزماری توسط انگلیس، ضربه نابودکننده ای برمصدق و دولت او وارد کرد. حالا دیگر، هیچ شرکت نفتی نمی بایست با ایران معامله کند و به همین علت، منبع اصلی درآمد کشور از دست رفت. ایران در سال ۱۹۵۰، ۴۵ میلیون دلار از صادرات نفت به دست آورده بود که بیش از ۷۰ درصد کل درآمدهای حاصل از صادرات بود. این مبلغ در سال ۱۹۵۱ به نصف، تقلیل یافت و در سال ۱۹۵۲، تقریبا به صفر رسید.
مسیر رویدادهای بعدی نشان داد که بازي فرستادن رزماري به ايران و سپس توقيف آن و تخليه محموله اش در عدن و انعكاس وسيع اخبار مربوط به اين عمليات؛ تنها به منظور نااميد كردن ملت ايران و كاهش محبوبيت ملي دكتر مصدق و تقويت مخالفان داخلي او صورت گرفته بود.
(برگرفته از کتاب همه مردان شاه)


فتح مکه بدست محمد، پیامبر اسلام

فتح مکه به دست محمد و مسلمانان در سال ۶۳۰ میلادی برابر ۱۰ رمضان سال هشتم هجری انجام گرفت.

بر اساس قرارداد صلح حدیبیه، بت‌پرستان قریش و مسلمانان پیرو محمد حق شبیخون زدن به کاروان‌ها و قبایل یک‌دیگر را نداشتند؛ پس از گذشت هفده یا هیجده ماه از صلح حدیبیه دو قبیله بنی‌بکر و بنی‌خزاعه نبرد کردند. گروهی از بنی‌خزاعه به نزد محمد رفتند و شبیخون قبیله بنی‌بکر را با پشتیبانی سران قریش دانستند.

ابوسفیان مکه را ترک کرد و به مدینه رفت؛ تا پیمان صلح حدیبیه را دوباره برقرار کند؛ اما محمد به وی توجهی نکرد و حتی دخترش
رمله همسر محمد، نیز او را از خود راند

محمد، ارتشی ده‌هزار نفره از مسلمانان ترتیب داد و سرانجام به سوی مکه حرکت کرد؛ مسلمانان در جایی نزدیک مکه فرود آمدند

ابوسفیان به همراه عباس پسر عبدالمطلب به نزد محمد رفت. ابوسفیان از اعتراف به پیامبری محمد خودداری کرد؛ ولی به اصرار عباس شهادتین گفت. عباس، از محمد خواست که امتیازی به ابوسفیان داده شود. محمد در پاسخ گفت:
آن کس که به خانه ابوسفیان پناهنده شود، در امان است. هر که شمشیر خود را بیاندازد، در امان است. هر کس که در خانه خود بنشیند و در را ببندد، در امان است. هر کس که به مسجدالحرام درآید و در آن‌جا بنشیند، در امان است
ابوسفیان تعهد کرد که قبل از ورود محمد به مکه، به آن شهر برود

محمد، در زمان آمدن به مکه علمی را به دست عبدالله خثعمی سپرد و کسانی را که زیر علم وی گردآیند، در امان دانست. سربازان محمد، شهر را به تصرف خود در آوردند. محمد نیز به مسجدالحرام رفت و به طواف کعبه پرداخت. محمد بت هبل و دیگر بت‌های کعبه را شکست. سپس بلال حبشی را مأمور کرد که بر بام کعبه اذان بگوید. محمد، اعلام کرد که هر کس در خانه بتی دارد آن‌را بشکند و یا بسوزاند. محمد، هیأت‌هایی را به اطراف اعزام داشت تا بت‌هایی را که در بین پرسشتگاه‌ها و معابد عشایر و قبایل بود، درهم شکنند. محمد، خالد پسر ولید را مأمور شکستن بت عزی، عمروعاص را مأمور ویران کردن بت‌خانه سواع و همچنین سعد بن زید را مأمور شکست منات کرد.

با ورود محمد به مدینه، بسیاری از سران قریش که در گذشته علیه او می‌جنگیدند به نزد او آمدند؛ و از او طلب بخشایش کردند. محمد در جواب ایشان گفت:
امروز سرزنشی بر شما نیست. خدا شما را می‌آمرزد و او مهربان‌ترین مهربانان است.بروید و شما آزادشدگانید

محمد دستور به کشتن ده‌تن از جمله عکرمة بن ابوجهل،عبدالله بن سعد و لیثی داد. در میان کسانی که اعدام شدند، چهار زن نیز بودند. از این ده تن عکرمه، اسلام آورد و کشته نشد.

(منبع ویکیپدیا فارسی)

دوشنبه، دی ۲۰، ۱۳۸۹

یازدهم ژانویه - بیست و یکم دی ماه

  • نخستین شکایت در سازمان ملل توسط ایران و در اعتراض به عدم تخلیه ایران توسط نیروهای شوروی در سال 1946
  • اعدام 14 افسر ایرانی توسط نیروهای انگلستان به حرم عدم رعایت بیطرفی دولت ایران توسط این فرماندهان در سال 1919
  • انتشار فهرستی از مضرات سیگار توسط رئیس نظام پزشکی آمریکا برای اولین بار و در سال 1964
  • در سال 1922 براي نخستين بار انسولين روي يك پسر 14 ساله كانادايي به نام لئونارد تجربه شد
  • جدایی بنگلادش از پاکستان در سال 1972
  • فتح مکه توسط پیامبر اسلام با ده هزار سرباز در سال 630

یکشنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۹

نهم ژانویه - نوزدهم دی ماه

  • باز شدن دفتر اصلی سارمان ملل در سال 1951
  • ساخت اولین هواپیما چند موتوره در سال 1923
  • وقوع یکشنبه خونین در مسکو در سال 1905 که به انقلاب 1905 منجر شد.
  • آغاز وضع مالیات بر درآمد در بریتانیا از سال 1799
  • پرواز اولین بالن که با هوای گرم کار میکند در آمریکا و در سال 1793
  • انتشار نامه ای در سال 1356 و در مورد آیت الله خمینی در روزنامه اطلاعات که منجر به اعتراضات وسیع در بین هواداران او شد
  • آغاز انتشار روزنامه صوراسرافیل در سال 1907

یکشنبه خونین مسکو و شکستن تقدس تزار

یکشنبه خونین نامی است که به کشتار مردم توسط گارد سلطنتی در پترزبورگ روسیه در سال ۱۹۰۵ داده شده است.
در آن روز چند هزار نفر از کارگران اعتصابی روسیه برای تقدیم عریضه‌ای به تزار در تظاهراتی آرام و با خواندن سرودهای مذهبی (منجمله «خداوند تزار را حفظ کند») به سمت کاخ او حرکت کردند. 

نقاشی از کشتار میدان سن پترزبورگ
در این عریضه درخواست هایی همچون بهبود شرایط کار، دستمزدهای عادلانه‌تر و کاهش ساعات کار به هشت ساعت و نیز پایان دادن به جنگ روسیه و ژاپن و نیز اعمال حق رای عمومی مطرح شده بود. پیش‌زمینه این تظاهرات به یک ماه قبل از آن مربوط می‌شود یعنی زمانی که ۸۰٬۰۰۰ نفر در مسکو دست به اعتصاب زده و پایتخت از برق و روزنامه محروم شده بود.
سازمانده این تظاهرات کشیشی به نام گاپون بود که به بهبود وضعیت اسفناک کارگران علاقه‌مندی نشان می‌داد. بعدها وی از روسیه فرار کرد و سالها بعد پیش دوستی اعتراف کرد که با پلیس مخفی روسیه تزاری همکاری داشته است و توسط همین دوست به قتل رسید.

پدر گاپون
طرفداران گاپون از همان ابتدا افراد جمعیت را بازرسی بدنی کرده بودند تا کسی سلاح همراه نداشته باشد و تظاهرات و تقدیم عریضه در آرامش انجام شود. مطابق آمار دولتی در این واقعه ۹۴ نفر کشته شدند اما مخالفین تزار تعداد کشته شدگان را ۴۰۰۰ نفر اعلام کردند. برخی دیگر گفته اند که در این روز ۱۰۰۰ نفر به قتل رسیدند.
تزار و اطرافيانش با فرمان به خون کشيدن تظاهرات، نتيجه عکس آن چيزي را که حساب مي کردند، به دست آورند. از پاييز ۱۹۰۴ رهبران جنبش کارگري، از شکست ارتش روسيه در خاور دور، در مقابل ژاپن ( شکست بندر آرتور در تاريخ ۸ فوريه ۱۹۰۴)، براي شدت دادن به خواسته خود استفاده کردند اما اکثر توده هاي مردم، هنوز به امکان بهبود وضعيت جامعه از طريق اصلاحات، اعتماد داشتند که در برخورد با اين اختناق خونين بي رحمانه، همه توهماتشان نسبت به مقام پدرسالار تزار از بين رفت .
 يکشنبه خونين ماه ژانويه ۱۹۰۵ در تمام سرزمين روسيه، راه را بر موجي از اعتصابات در کارخانه ها، قيام در روستاها و شورش در ارتش گشود. خطوط راه آهن اصلي جنوب روسيه در نيمه اول ماه فوريه، توسط کميته اي از کارگران راه آهن متوقف شد. دولت، براي بازسازي وجهه تزار و آرام کردن شورش ها، تشکيل کميسيون هايي از نمايندگان کارگران را مي پذيرد. روند تشکيل اين کميسيون ها آغاز مي شود؛ ولي چهارصد نماينده انتخابي، قبل از شرکت در جلسات مذاکره، خواستار اعلام اصل آزادي تشکيل جلسه وآزادي بيان مي شوند. حکومت اين درخواست را نپذيرفت و همه نقشه ها از بين رفتند و تنش ها تشديد يافتند.

واقعه یکشنبه خونین ۲۲ ژانویه باعث شد تا توهمی که بسیاری از مردم فرودست روسیه نسبت به تزار داشته و به او به چشم پدری مهربان نگاه می‌کردند از بین رفته و جای خود را به درگیری رو در رو میان مردم و حکومت تزاری بدهد. متعاقب یکشنبه خونین فعالیت‌های مبارزاتی در روسیه شدت گرفت که به انقلاب ۱۹۰۵ روسیه انجامید.
تزار نیکولای دوم

پنجشنبه، دی ۱۶، ۱۳۸۹

صدور حکم زندان برای اعضای نهضت آزادی - شانزدهم دی ماه

نهضت آزادی ایران، که انشعابی از جبهه ملی به شمار میرود، در سال 1340 به دست آیت الله محمود طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس منصور عطایی، حسن نزیه، رحیم عطایی و عباس سمیعی تأسیس شد.
حسن نزیه در یک سخنرانی در همان سال مهم ترین اهداف تأسیس نهضت آزادی ایران را از جمله "احیای حقوق اساسی ملت ایران با استقرار حکومت قانون برای تعیین حدود اختیارات و مسئولیت های مصادر مختلفه مملکت به منظور تأمین واقعی حکومت مردم بر مردم" و نیز "مجاهدت برای تأمین بی طرفی ایران و تضمین آن وسیله دو
بلوک شرق و غرب دنیا از یک طرف و ایجاد همبستگی بیشتر بین کشورهای صلح جوی بیطرف" برشمرد.
مهدی بازرگان نیز در آستانه تشکیل این گروه، شعار "ما ایرانی هستیم، ما مسلمانیم، ما مصدقی هستیم" را برای معرفی آن برگزید.

رهبران نهضت آزادی، از جمله مهدی بازرگان، محمود طالقانی و یدالله سحابی، در زمان سلطنت محمد رضا شاه پهلوی، سالیانی را در زندان سپری کردند.
آن گونه که در کتاب مدافعات در دادگاه غیرصالح تجدید نظر نظامی (انتشارات مدرس، مهرماه 1350) آمده است، مهدی بازرگان در دفاعیه خود در دادگاه خطاب به قاضی دادگاه نظامی گفت: "ما آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاسته ایم. ما از رییس دادگاه انتظار داریم این نکته را به بالاتریها بگویند."

مهندس مهدي بازرگان در اولين جلسه دادگاه عادي ويژه شماره (1) دادرسي ارتش، مورّخ 29/7/1342، خود را معرفي مي‌كند.

حكم محكمه نظامي تهران درباره اعضاي موثر نهضت آزادي كه قبلا دستگير شده بودند به اين شرح انتشار يافت:
     آيةالله محمود طالقاني 10 سال زندان، مهندس مهدي بازرگان 10 سال، يدالله سحابي 6 سال، احمد علي بابايي 6 سال، عباس شيباني 6 سال، عزت الله سحابي 4 سال، مهدي جعفري 4 سال، ابوالفضل حكيمي 4 سال و ....

با بسته تر شدن فضای سیاسی، فعالیت نهضت آزادی تقریبا در ایران متوقف شد، اما دفترهای آن در اروپا و آمریکا به رهبری علی شریعتی، ابراهیم یزدی و مصطفی چمران فعالیتهای خود علیه حکومت شاه را افزایش دادند.
مشی نهضت آزادی ایران در رویارویی با نظام شاهنشاهی در آغاز مشروطه گرایانه بود و به تدریج به سیاستهای براندازانه آیت الله خمینی نزدیک شد.



متهمان ‌دادگاه عادي ويژه شماره (1) دادرسي ارتش در ساعت تنفس دادگاه، مهرماه 1342، عشرت‌آباد.

ازراست به چپ، رديف نشسته: مهندس مهدي بازرگان، آيت‌الله سيدمحمود طالقاني، دكتر يدالله سحابي

رديف ايستاده: سيد مصطفي مفيدي، ابوالفضل حكيمي، محمد‌مهدي جعفري، احمد علي‌بابايي، پرويز عدالت‌منش، مهندس عزت‌الله سحابي، دكتر عباس شيباني

سه‌شنبه، دی ۱۴، ۱۳۸۹

سالروز اعدام بابک خرمدین


بابک خرمدین رهبر اصلی شورشیان ایرانی خرمدین (که آئین آنها شاد زیستن است) که جنبشی محلی آزادی بخش برای سرنگونی خلیفه عباسی بود . به نظر می‌رسد آئین خرمدینان ترکیبی از ارتدکس و بهدین (دین خوب) زرتشت و شاخه‌ای از تفکر مزدکیسم باشد بابک ایرانی از ناحیه آذربایجان ، شمال غربی ایران شورید که افتخارات سیاسی برای ایرانیان در گذشته آورده‌است  شورش خرمدینان بابک در غرب و مرکز ایران گسترش یافت و بیش از ۲۰ سال طول کشید تا اینکه سرکوب شد .سالگرد او را مردمانی شامل ایرانی‌ها ، آذربایجانی‌ها و تاجیک‌ها جشن می‌گیرند و گرامی می‌دارند.ابک مدتی پس از آنکه به جانشینی جاویدان درآمد،  یعنی در سال ۱۹۵ هجری خورشیدی، همزمان با خلافت مأمون خلیفه عباسی در شمال آرتاویل (اردبیل کنونی) علیه عباسیون قیام کرد. او با همسایگان ارمنی خود متحد گردید و توانست حمایت امپراتور بیزانس تئوفیلوس را بدست آورد. هدف نهایی بابک اتحاد مجدد ایران و رهایی ایران از قید خلفای عباسی بود. بابک پیرو آیینی بود که آمیخته‌ای از آیین زرتشتی و مزدکی بود. او و پیروان او معتقد بودند که ابومسلم نمرده است و او منجی است که روزی دوباره بازخواهد گشت و عدالت را در جهان برقرار خواهد کرد. قیام بابک نزدیک به بیست سال طول کشید. بابک زمانی شکست خورد که متحد پیشین او افشین به او خیانت کرد. با شکست بابک و دستگیری او بسیاری از خرمدینان به امپراتوری بیزانس پناهنده شدند و پیروان او بعدها در سایر مذاهب اسلامی حل گردیدند و می‌توان گفت که قیام خرم‌دینان عملاً آخرین جنبش بزرگ و سازمان یافته احیای دینی ایران پیش از اسلام بود.
 بابک خرمدین سرانجام به سبب خیانتی که حاکم ارمنستان بدو کرد در بند افشین گرفتار شد. افشین وی را به بغداد برده و تحویل داد. بابک را رختی تحقیر آمیز در برش کرده و بر پیل نشانده و در شهر بگردانیدند. امپراتوری عظیم عباسی که از شمال غربی آفریقا تا مرزهای غربی هند گسترده بود، سال‌های سال با بابک در ستیز بود و کاری از پیش نبرده بود. از این روی از دستگیری این پهلوان نامی که همچنان برآئین نیاکان خویش بود، در پوست خود نمی گنجیدند. «گویی بغداد نمی توانست باور کند پهلوان دلیری که سالها او را تهدید می کرد، اکنون در آنجا به اسارت به سر می برد»

او در هفتم ژانویه سال۸۳۸ میلادی برابر با ۶ صفر ۲۲۳ هجری قمری (۱۷ دی ۲۱۶ هجری خورشیدی)، به‌دستور معتصم بالله کشته‌شد. ابتدا دست و پای وی را به‌تدریج قطع کردند. سپس جنازه مثله شده اش را در شهر سامرا بر سر دار کشیدند. بر طبق بعضی منابع سر او را بعداً برای نمایش در شهرهای دیگر و خراسان گرداندند. بابک در همان محلی به دار آویخته شد که دیگر قیام کننده ضد عباسی، مازیار، شاهزاده طبری بعدها به بدستور خلیفه عباسی به دار آویخته شد. بعضی منابع مانند خواجه نظام الملک طوسی در کتاب سیاست‌نامه نقل می‌کنند که در هنگامی که دست اول بابک را می‌بریدند. بابک صورتش را با دست دیگرش به خون آلوده می‌کرد. وقتی معتصم علت آنرا پرسید. بابک پاسخ داد که چون خونریزی باعث رنگ پریدگی صورت می‌شود من صورتم را خونین می‌کنم که کسی گمان نکند که بابک ترسی به دل راه داده است.

قلعه بابک

 اعدام بابك چنان واقعه‌ي مهمي تلقي شد كه محل اعدامش تا چند قرن ديگر بنام خشبه‌ي بابك یعنی چوبه‌ي دار بابك در شهرِ سامرا كه در زمان اعدام بابك پايتخت دولت عباسي بود شهرت همگاني داشت و يكي از نقاط مهم و ديدني شهر تلقي ميشد .  برادر بابك يعني آذين را نيز خليفه به بغداد فرستاد و به نايبش در بغداد دستور نوشت كه اورا مثل بابك اعدام كند
خواجه نظام ملک طوسی میگوید: معتصم را سه فتح برآمد که هر سه قدرت اسلام بود: اول فتح روم، دوم فتح بابک، سوم فتح مازیار گبر به طبرستان، که اگر از این سه فتح یکی بر نیامده بودی، اسلام شده بود.

وزه ایرانیان از 10 تا 13 تیر ماه هر سال بر قلعه سر به فلک کشیده او گرد هم می آیند و مراسم زادروزش را گرامی می دارند . مردم ایران از شهرهای مختلف راهی کلیبر در شمال اهر می شوند

چهارم ژانویه - چهاردهم دیماه

  • سالروز مثله کردن و اعدام بابک خرمدین به دست معتصم خلیفه عباسی در سال 838 میلادی
  • فروش اولین سلاح کلت به دولت آمریکا توسط ساموئل کلت در سال 1847
  • اعلام تصمیم غیر منتظره محمد رضا شاه پهلوی به سال 1969 (1347) در هند مبنی بر جدایی بحرین در صورت تمایل مردم آن منطقه و علارقم مخالفت مجلس شورای ملی
  • ارسال پيام آيت الله خميني در سال 1367 به ميخائيل گورباچف رهبر وقت شوروي
  • جامعه مدرسین حوزه علميه قم در سال 2010 (1388) از آيت الله يوسف صانعي سلب مرجعيت کرد.
  • افتتاح بلند ترین ساختمان دنیا در دبی در سال 2010

دوشنبه، دی ۱۳، ۱۳۸۹

تشکیل ارتش واحد سراسری توسط سردارسپه

یش از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، کشور ایران دارای ارتش متمرکز و نظام یافته نبود. از جنگ‌های فتحعلیشاه با روسیه سالها گذشته بود و تلاش‌های امیرکبیر در دارالفنون نیز در این راه به شکست انجامیده بود. شاهان اواخر دوره قاجار، معمولاً از ارتش‌های محلی خوانین، و یا ارتش‌هایی که توسط خارجیان و با هزینه دولت ایران تشکیل شده بود، استفاده می‌کردند. نمونه این ارتش‌ها بریگاد قزاق (تحت امر و زیر نظر روس‌ها و بعدها انگلیس‌ها)، پلیس جنوب (تحت امر و زیر نظر انگلیس‌ها) و ژاندارمری (زیر نظر افسران سوئدی و اتریشی) بودند. طبیعی است که ارتشهای محلی فاقد تجهیزات یک دست و سنگین بوده و اغلب توسط سلاح‌های قدیمی سبک تجهیز شده بودند.

 براساس همين موافقت بود كه پالكونيك دومانتوويچ در زمستان ۱۲۵۷ خورشيدى به همراه هزار قبضه تفنگ و دو عراده توپ به ايران آمد و «قزاقخانه شاهنشاهى» را تأسيس كرد. او كه در آموزش نظامى واحدهاى سواره نظام تخصص داشت يك نيروى سوار ۸۵۰ نفرى به سبك سواره نظم روسى تشكيل داد. پس از دومانتوويچ، در سال ۱۲۶۰ پالكونيك چاركوفسكى به عنوان مستشار، مأمور اداره نيروى قزاق در ايران شد و در اين نيرو در زمان او توسعه پيدا كرد و به عنوان «بريگاد قزاق» شهرت يافت. پس از چاركوفسكى نوبت به پالكونيك كاساكوفسكى رسيد كه او نيز در توسعه بريگاد قزاق كوشيد. كاساكوفسكى به هنگام ترور ناصرالدين شاه قاجار توانست نظم پايتخت را تا رسيدن مظفرالدين ميرزا (وليعهد) به تهران حفظ كند و مورد توجه شاه جديد قرار گيرد.


فرماندهى بريگاد قزاق در زمان محمدعلى شاه به عهده كلنل لياخوف بود كه در اقدام عليه مشروطه و به ويژه به توپ بستن مجلس نقش مهمى ايفا كرد. او پس از فتح تهران به دست مجاهدان مشروطه خواه بركنار شد و جاى خود را به پرنس وادبولسكى داد. پس از سقوط حكومت تزارى در روسيه كشاكش بر سر فرماندهى قواى قزاق در ايران بالا گرفت و بريتانيايى ها كوشيدند اين نيروى نظامى را تحت فرمان بگيرند. ناتوانى دولت ورشكسته ايران در تأمين مواجب نيروهاى قزاق از مهمترين عوامل فراهم شدن شرايط كودتاى ۱۲۹۹ بود.

 نيروى ژاندارمرى نيز تا آن زمان بيشتر تحت فرماندهى مستشاران سوئدى اداره مى شد و تأمين امنيت راه ها و گذرگاه هاى مرزى را بر عهده داشت. در جريان جنگ جهانى اول، نيروى ژاندارم ايران كه به متحدين متمايل بود در مناطق مركزى و جنوب با مأموران آلمانى (مانند واسموس) همكارى كرد و به همين دليل پس از پايان جنگ و شكست متفقين وضعيت نامناسبى يافت.



رضاخان در کنار احمدشاه
 پس از كودتاى ۱۲۹۹ و ظهور رضاخان سردار سپه، اهميت نيروى نظامى و لزوم يكپارچگى آن مورد توجه قرار گرفت. سردار سپه، وزير جنگ وقت در روز ۱۴ دى ۱۳۰۰ (كمى بيش از ده ماه پس از كودتا) قزاقخانه، ژاندارمرى و ساير قواى مسلح را در يكديگر ادغام كرد و ارتشى واحد پديد آورد. به دستور او درجات سابق نظامى (مانند اميرتومان، اميرپنجه، كلنل، ماژور و كاپيتان) لغو و به جاى آن درجاتى چون اميرلشكر، سرتيپ، سرهنگ، ياور، سلطان و نايب متداول شد. در تشكيلات جديد ارتش ايران پنج لشكر، يك اركان حرب و يك شوراى قشون پيش بينى شد.

سردارسپه شخصاً فرماندهى لشكر مركز را به عهده گرفت و اميرلشكر احمد آقاخان (امير احمدى) به فرماندهى لشكر غرب، اميرلشكر حسين آقا خزاعى به فرماندهى لشكر شرق، اميرلشكر اسماعيل خان (اميرفضلى) به فرماندهى لشكر آذربايجان و اميرلشكر محمود آقاخان (آيرام) به فرماندهى لشكر جنوب منصوب شدند. اميرلشكر عبدالحميد خان غفارى (سردار مقتدر) به رياست شوراى قشون و سرتيپ امان الله ميرزا نيز به رياست اركان حزب تعيين شدند.

استعداد قشون و لشکرهای پنجگانه آنگونه که بعداً اعلام شد به این شرح بود
 ۱- لشکر مرکز به فرماندهی سردار سپه رضاخان وزیر جنگ: ۸۹۶ صاحبمنصب، ۱۳،۳۶۳ سرباز و ۳۹۹۶ رأس دواب
 ۲- لشکر شمال غرب به فرماندهی سرتیپ اسمعیل آقا و ریاست ستاد سرهنگ محمد حسین فیروز: ۲۱۱ صاحبمنصب، ۳۷۹۹ سرباز و تعداد دواب ۱۰۴۵ رأس
 ۳- لشکر شرق به مرکزیت مشهد به فرماندهی میرپنج حسین آقا و ریاست ستاد سرهنگ محمدحسین میرزا: ۱۳۷ صاحبمنصب، ۳۳۷۷ سرباز و ۱۱۱۹ رأس دواب
 ۴- لشکر جنوب به مرکزیت اصفهان تحت فرمان میرپنج محمودخان آیرم و ریاست ستاد نایب سرهنگ حیدرقلی: ۱۸۸ صاحبمنصب، ۲۷۲۱ سرباز و ۶۵۱ رأس دواب
 ۵- لشکر غرب به مرکزیت همدان تحت فرمان به فرماندهی میرپنج احمدآقا خان امیراحمدی و ریاست ارکان حرب نایب سرهنگ فرج‌الله آق‌اولی: ۵۵۱ صاحبمنصب، ۴۰۶۵ سرباز و ۱۱۵۱ رأس اسب

با این وجود ۵ سال بعد و در سال ۱۳۰۵، استعداد نیروهای ارتش ایران به زحمت به ۴۰ هزار نفر می‌رسید.


رضا خان، سامانه آموزش نظامی در مدارس نظام و دانشکده افسری را بر اساس پیاده نظام مدرن اروپایی تدوین کرد. همچنین در اردیبهشت ۱۳۰۱، اعلام نمود که هرساله تعدادی افسر ایرانی را برای آموزش فنون نظامی به فرانسه خواهد فرستاد. اولین گروه از این افسران در سال ۱۳۰۲ به دانشکده افسری سن سیر اعزام گردیدند. قشون کشی‌های داخلی و جنگهای نامنظم نیز به کسب تجربه بیشتر توسط نیروها کمک شایانی نمود.


طی سال ۱۳۰۱، رضا شاه مقدمات خرید تفنگ و مهمات سبک را از اروپا فراهم کرد. این سلاح‌ها از سال ۱۳۰۲ وارد ارتش ایران شدند. اولین سلاح‌های سنگین خریداری شده توسط رضا خان، چهار زره‌پوش رولزرویس بود که به دلیل نبود جاده‌های مناسب در کشور و قیمت بسیار زیاد، هیچگاه در جنگ از آنها استفاده نشد و بیشتر در بحران‌های سیاسی و حکومت نظامی‌های پایتخت مورد استفاده نمایشی قرار گرفتند.


نقش بزرگ نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در سرکوب موفق قیام عشایری عراق در سال ۱۲۹۹، تاثیر زیادی بر مقامات ارتش ایران گذاشت. در همین راستا در میان سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۵، نخستین گام‌های لرزان برای تشکیل نیروی هوایی ارتش ایران برداشته شد. بدین ترتیب مجموع هواپیماهای ارتش ایران در سال ۱۳۰۵ به هفده فروند رسید.

رضاخان پشت مسلسل

ارتش نوین ایران در ابتدای تشکیل، بسیار پرهزینه (به نسبت درآمد آن‌روز کشور) بود. در ۲۱ بهمن ۱۳۰۰، مجلس شورای ملی، بودجه ۹ میلیون تومانی ارتش را بدون تغییر تصویب نمود. با ورود دکتر آرتور میلسپو آمریکایی به ایران، درآمد کشور اندکی متوازن شد و با جلوگیری از ریخت و پاش‌ها، بودجه ارتش نیز به تدریج افزایش یافت. طی سال‌های بعد، حدود ۴۰٪ از بودجه کشور صرف ارتش می‌شد.


رضاخان و اعضای خانواده
تشكيلات جديد قواى مسلح كه تحت نظر سردارسپه اداره مى شد مهمترين عامل پيشرفت او بود. ارتش جديد توانست امنيت را در سراسر كشور تأمين و بسيارى از نافرمانى ها را سركوب كند. رجال سياسى و دولتمردانى كه از هرج و مرج و ناآرامى هاى پس از جنگ جهانى به ستوه آمده و نگران از هم پاشيدن ايران بودند، اقدامات سردارسپه را ستايش و از او در مسير پيشرفت سياسى حمايت كردند. اهميت ارتش، پس از انقراض قاجاريه و به سلطنت رسيدن رضاشاه نيز حفظ شد. رضاشاه در تمام سال هاى حكومتش روحيه نظامى گرى داشت و ارتش را به عنوان مهمترين پايه اقتدار، مى شناخت و حفظ مى كرد.

علاقه او به ارتش و امور نظامى به حدى بود كه تمام پسرانش را به تحصيل در دانشگاه جنگ واداشت و مايل بود در آنها نيز روحيه نظامى گرى به وجود آورد. گفته مى شود او خانه اش را نيز چون يك پادگان اداره مى كرد، هميشه لباس نظامى مى پوشيد و مانند دوران سربازى روى زمين مى خوابيد

سوم ژانویه - سیزدهم دیماه

  • در سال 1694 شه عباس دوم برای اولین بار هندیان را از قندهار اخراج کرد.
  • تشکیل سازمان ارتش توسط رضاشاه پهلوی در 1921
  • انحلال پارلمان ایتالیا توسط موسوليني در سال 1925 و شروع دیکتاتوری او
  • پایان جنگ سرد در سال 1989
  • کشف بحث برانگیز تابوت فرعون توت عنخ امون در سال 1924 
  • تاسیس شرکت اپل در سال 1977
  • کاوشگر اسپریت  در سال 2004 به مریخ نشست
  • پاپ ژان پل دوم در سال 1962 فیدل کاسترو را تکفیر کرد.
  • درگذشت نیما یوشیج، بنیانگذار شعر نو فارسی در سال 1338

شنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۹

انقلاب کوبا و آغاز حکومت فیدل کاسترو - یکم ژانویه


باتیستا که او را «دیکتاتور کوبا وعامل بیگانه» توصیف کرده اند در آخرین روز سال میلادی ۱۹۵۸ بر اثر فشار نیروهای انقلاب، به جمهوری دومینیکن گریخت و پناهنده این دولت شد و یکم ژانویه سال ۱۹۵۹ فیدل کاسترو رهبر انقلاب، پیروزی آن را اعلام داشت و زمام امور را به دست گرفت.
کاسترو در نطق یکم ژانویه سال ۱۹۵۹ گفت که علاقه مند به حکومت کردن بر کسی نیست؛ تنها به نام مردم کوبا و تا زمانی که احساس کند انقلاب، دیگر تهدید نمی شود زمام امور را به دست خواهد داشت. آرزو و هدف او تنها تامین رفاه برابر برای مردم کوبا و بازگرداندن احترام و حیثیت به آنان و اجرای برنامه های آموزش و پرورش و درمان یکنواخت و رایگان و تامین بازنشستگی همگانی و زدودن اندوه و نگرانی از بیکاری و تبعیض، و حذف نظام طبقاتی از فرهنگ کوباییان است. 
کاسترو در سومین نطق پس از پیروزی انقلاب گفت که از آن نگران است که انقلابیون واقعی و دلسوزان مردم و همرزمان او از صحنه کنار بروند و با کناررفتن آنان، فرصت طلبان جایشان را بگیرند و انقلاب را از هدفهایش دور سازند و منحرف و متلاشی کنند. وی از کوبائیان خواست که مانع خروج پدران انقلاب از صحنه شوند که تمامیت و حاکمیت کوبا از دست خواهد رفت. کاسترو گفت که اجازه نخواهد داد سیاستی از خارج بر کوبا تحمیل شود و مردم کوبا خودشان الگو و استاندارد برای نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شان تعیین خواهند کرد و معمار آینده بنای جامعه و نظام اجتماعی شان خواهند بود. وی تاکید کرد که هر ملتی حق دارد خط خودش را دنبال کند و در این راه استقلال کامل داشته باشد.

یکم ژانویه در عین سالروز پایان استعمار اسپانیا بر کوبا در سال ۱۸۹۹ بود. فیدل کاسترو در پی یک بیماری، از سال ۲۰۰۸ و در ۸۲ سالگی اختیارات حکومتی اش را با تصویب پارلمان کوبا به برادرش رائول که پنج سال از او کوچکتر است واگذار کرد و از آن پس به کار نوشتن مقاله و کتاب و دادن نظر پرداخته است. وی در دهه یکم قرن ۲۱ شاهد پیروزی خط خود در آمریکای لاتین و روی کارآمدن چپگرایان در این منطقه بوده است که در هر فرصتی به کوبا می روند و با او ملاقات و مشورت می کنند. در پاییز ۲۰۰۸ سران چین و روسیه در دیدار از کوبا با کاسترو ملاقاتهای طولانی داشتند و بعدا در گفتار خود از او تمجید کردند و نماد مقاومت و عشق به مردم خواندند

یکم ژانویه - 11 دی ماه

  • آغاز سال در اغلب کشورهای جهان
  • پیروزی انقلاب کوبا در سال 1959 به رهبری فیدل کاسترو
  • درسال 1914 نخستين شركت مسافرت هوايي درجهان در فلوريداي آمريكا آغاز بكار كرد
  • ارائه رسمی یورو در ژانویه سال 1999